خاطرات من و ني ني

بیا خوش باشیم

1394/3/11 10:33
نویسنده : هما
1,895 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام دلبندم

خوبی مامان؟

این روزا خیلی فعال شدم دیگه تنبلانه توی خونه روزو شب نمی کنم

از 30 اردیبهشت که شروع کلاسای آمدگی زایمانم بود روحیه ام خیلی شادتره و هیجانم زیاد شده بذار از اولش برات بگم، 8 جلسه کلاسه و ما نه تا خانم باردار با نی نی های متفاوت یه کارشناس ارشد مامایی میاد برامون صحبت می کنه اولش از مطالبی که آموزشیه شروع می کنن بعد نرمش هایی رو بهمون یاد می دن با نام اصلاح وضعیت یعنی چطور باشه حرکاتمون توی بارداری که آسیبی به بدنمون وارد نشه و اضافه وزن بارداری عوارضی برامون در آینده نداشته باشه، بعد آخر کلاس می رسیم به وقت ریلکسیشن یعنی آرامش برقرار کردن در روح و جسممون همه خانمها دراز می کشن برقا خاموش صدای چه چه پرندگان و جوی آب و خانم ماما حرفای قشنگ می زنه و همه به آرامش می رسن و خیلی باحاله یعنی یه روز در هفته دوساعت کلاسه ولی کل هفته انرژی داریم،خندونک قراره یک جلسه از هشت جلسه بابا ها هم حضور داشته باشن همه زوج زوج بشینیم و برامون حرف بزنن ،قوی یک جلسه هم به قول خانم ماما تور زایشگاه گردی داریم  چشمکبرای شناخت فضا و تجهیزاتی که موقع زایمان تجربشون خواهیم کرد خلاصه عالیه مامان جون.

ممنون به خاطر وجود نازنین تو داره به من اینقدر خوش می گذره.محبت

از اون طرف دوستم بیانه و همسر و پسرش شبها پیشنهاد می دن هوا عالیه اکثرا می ریم پارک شام می خوریم دوسه شب پیشم به پیشنهاد بیانه جون شام رفتیم یه رستوران باغ شیک و عالی توی شهر تفت که حدود یه ربع ساعت تا یزد فاصله داشت باغ صدری (نمیر) تفت عالی بود واقعا عالی بود.عکساشو دارم ایشالله بزرگ بشی نشونت می دم.

اینم باغ صدری تفت

روز شنبه نهم خرداد هم دوست گلم سعیده جون دعوتم کرد ختم انعام و مولود خونه مامانش خجالتسعیده جون یه دوست اینترنتیه که یه سال بیشتره باهاش دوستم و همو می شناسیم  ولی بار اول بود همو می دیدیم.

اونجا هم خیلی خوش گذشت اول همه سوره انعام خوندیم و من توی دلم برای همه منتظرای نی نی و برای همه دخترای دم بخت دعا کردم و سلامتی عزیزام و سلامتی نی نی جدید سعیده جون.محبت

بعد دوتا خانم اومدن یکی دف می زد یکی می خوند و دوساعت شادی و نشاط ما هم دست می زدیم.فک کنم تعجب کرده بودی چون هی لگد می زدی شایدم داشتی اون داخل شادی می کردی.خندونک

اون روز تولد حضرت علی اکبر بود.

دیروز عصر هم رفتم با مریم جون دوست داروسازم و خواهر گلش باشگاه برای کلاس رقص اونا می رقصیدن من نیگا می کردم آرامشما باز لگد می زدی فک کنم رقصت خوبه ها گل دخترم.قه قهه

خلاصه خداروشکر همه چی روبراهه بابا رضا سخت مشغول کاره ، عزیز مشغول خرید سیسمونیته و من در حال خوش گذرونی ام.خندونک

یه جا خوندم ماه هفت بهترین و مفرح ترین ماه بارداریه منم همین روزا این ماه قشنگو شروع می کنم بعدشم  رمضان میشه ماه پر از برکت و زیبا که آدم حال معنوی خوبی داره بعدشم ایشالله بریم زادگاه مامان با عزیز و خاله ها و دختر خاله ها خوش بگذرونیم تا بیای .زیبا

عزیزم خوشحالم که هستی دعا کن همه این خوشحالی منو تجربه کنن.

الهی آمین

 

 

پسندها (2)

نظرات (8)

مامان رويا
11 خرداد 94 10:51
ان شاالله به سلامتي زايمان كنيد وعكس گل دخترتون روبذاريدتووبتون
هما
پاسخ
ممنون خانمی
سیما
11 خرداد 94 17:34
خوشحالم که حالت خوبه و داره بهت خوش میگذره. خدارو صد هزار مرتبه شکر که منم این روزهای قشنگ رو تجربه خواهم کرد. یادته بهت گفته بودم خدا باهامونه!!!!!!!!!!!!!!!!!
هما
پاسخ
دقیقا عزیزم یه وبلاگ بساز آدرس بده خاطرات قشنگ بارداریتو بنویس.بیشتر با هم آشنا بشیم. خیلی از باردار شدنت خوشحال شدم عزیزم
مریم
11 خرداد 94 19:24
سلام عزیزم هیوا ، چه اسم خوشگلی . انشاا... مبارکش باشه و خوشنام و خوش آتیه باشه
هما
پاسخ
ممنون گلم
هما
13 خرداد 94 18:50
سلام هما جونم انشالله که این چند ماهه باقیمونده رو هم به سلامتی طی کنی و دخترمون بیاد تو بغل مامان و باباش حس عجیبی دارم....حس میکنم دختر خودمه...اگه مال منم بودش تقریبا همسن بودن...خیلی مواظب خودت و دخترمون باش نو رو خدا برا منم دعا کن...خیلی دلم گرفته ببخش که ناراحتیامو میارم اینجا....حتما حتما حتما مواظب خودت باش... بوسبوس بوس هزار تا برا دخترمون
هما
پاسخ
قربونت بشم عزیزم ،چشم مواظبم،فقط شناخت خیلی کمی که از هم داریم اذیتم می کنه ایکاش یه جوری یه جایی بیشتر با هم آشنا می شدیم.
سیما
13 خرداد 94 20:34
راستشو بگم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ بلد نیستم
هما
پاسخ
عزیزم خوب همه اولش بلد نیستن بعد یاد می گیرن اول صفحه زیرو باز کن: www.niniweblog.com بالای صفحه زیر عکس نوشته برای خود یک وبلاگ بسازید روی ایجاد وبلاگ کلیک کن و مراحلشو طی کن بعد که ایجاد شد و مراحل تموم شد همین آدرس نی نی وبلاگو دوباره برو و رمزتو و اسم عبورتو بده و وارد کاربری خودت شو برو توی داشبورد.اونجا بخش مدیریت وبلاگ ارسال مطلب جدید رو بزن هر چی می خوای بنویس عکس هم خواستی بذاری پنجمین گزینه از راست یه عکس کوه و خورشیده اونو بزن عکس بذار از بخش بروز ، آپلود عکس از کامپیوتر این واجباش بود بقیه رو خودت کم کم دستت میاد چه کاربردایی دارن زودی وبلاگ بسازی ها من منتظر خاطراتت هستما مواظب خودتو نی نی هم باش
سیما
17 خرداد 94 21:37
ممنون که اینقدر با حوصله و دقیق برام نوشتی چشم حتما مواظب خودتون باش
هما
پاسخ
خواهش می کنم عزیزم
هما
18 خرداد 94 2:09
سلام دوباره به دوست عزیزم....کوچولومونو بوس کن هر روز به جای من...البته تو نمیتونی بده باباش بوس کنه بگه از طرف خاله هماشه
هما
پاسخ
چشم حتما
مهتاب
21 خرداد 94 10:36
سلام هما جون انشالله که این سه ماه باقیمونده را هم به سلامت سپری کنی و دختر نازت را به سلامت بغل کنی
هما
پاسخ
ممنون عزیزم