شروع پاييز
امروز اولين روزه پائيزه و من خوشحالم چون قراره فصل هاي سرد سال شروع بشه ، نه اينكه خودم زن زمستونم عاشق فصلاي سردم.
خلاصه ماه مهر به همه مهربونا مبارك
اين روزا هم مشغول اتمام كاراي تحويل پروژه ايم. كار من و همسري كه تا چند روز ديگه بايد تحويل بديم.
30 شهريور تولد دوست نازنينم بيانه جون بود رفتيم خونشون يه تولد خلوت و صميمي بود و خيلي خوش گذشت در ضمن يازدهمين سالگرد ازدواجشونم بود.ايشالله خوشبخت باشن.
اين روزا بد جور گر مي گيرم و گرممه اثر داروهاي كلوميفنيه كه مي خورم و توكل بر خدا.
راستي ديشب شنيدم خواهر شوهرم كارشناسي ساري قبول ده خوشحال شدم چون لياقت قبولي در رشته مورد علاقشو داشت.
و اينم يه متن قشنگ مهر ماهي.............
یادش بخیر
لذتی که توی خوابیدن با لباس مدرسه توی رختخواب
بین ساعات ۷:۰۰ تا ۷:۱۵ وجود داشت
توی هیچ چیزی دیگه وجود نداشت و ندارد و نخواهد داشت
.
.
.
یادش بخیر؛ در به در دنبال یکی میگشتیم کتابامونو جلد کنه !
.
.
.
.
.
.
همیشه تو مدرسه عادت داشتم همکلاسی هامو بشمرم
تا ببینم کدوم پاراگراف برای خوندن به من می فته
.
.
.
.
.
یادش بخیر یکی از استرس های زمان مدرسه این بود که
زنگ ورزشمون چه روزیه و چه ساعتی ؟!!
افتادن زنگ ورزش اونم دو زنگ آخر پنجشنبه
از انتصاب به عنوان مدیر کل شرکت مایکروسافت هم بالاتر بود
.
.
.
من مدرسه که میرفتم همیشه سر کلاس به این فک میکردم که
اگه پنکه سقفی بیفته کله کیا قطع میشه !
.
.
.
.
وقتی سر کلاس حوصله درس رو نداشتیم
الکی مداد رو بهانه میکردیم بلند میشدیم میرفتیم
گوشه کلاس دم سطل آشغال بتراشیم
.
.
.
.
تو مدرسه آرزومون این بود که وقتی از دوستمون می پرسیم
درستون کجاست اونا یه درس از ما عقب تر باشن
.
.
.
.
.
..
یادتون میاد
اوج احتراممون به یه درس این بود که دفتر صد برگ واسش انتخاب می کردیم !!!!!!!!!!
یادش به خیر.........
مهر به بچه های بامهر قدیمی مبارک....