افسردگي ممنوع!
امشب بازم من مادر نشدم
امشب بازم گريه كردم
امشب بازم گله اي نداشتم
امشب بازم راضي ام به رضاي خدا
امشب بازم دلم فرياد مي خواد اما شرم دارم و سكوت مي كنم
امشب دلم آغوش پدرم رو مي خواد
امشب دلم يخ زده
امشب نمي دونم عاقبتم چي ميشه
امشب براي من يلداست
اين ماه هم سعي مي كنم، ولي اگه بازم نشد تصميم دارم بيخيال بيخيال بشم تصميم دارم بگم خداجون همه كار كردم از اين به بعدش ديگه شايد دخالت در تقدير باشه پس اجازه بده بشينم و ببينم چه پيش خواهد اومد
در اين شباي سرد پائيزي ، در غم مادر نشدن كه غرق در غمي بزرگتر يعني غم دلتنگي از خانوادمه و حتي اين دوغم باز در برابر غم سه سال نديدن پدرم خيلي كوچيكه دارم تاب ميارم.
چند شب ديگه شب يلداست
شبي كه نويد ماهي رو مي ده كه من متولد شدم و يادآور تلخ ترين غم زندگيم كوچ پدرمه .يلدا رو با چه كساني جشن بگيرم كه بزرگ همشون نيست؟
مي خوام اين ماه اگه امام رضا بطلبه برم پابوسش و گريه كنم بگم من يتيمم امام رضا غريب و دور از زادگاهم امام رضا در انتظار سبز شدن دامنم هستم امام رضا خودت شفاعتمو بكن.
يا امام غريب قفل مشكلم به دست خودت باز مي شه
گفتم افسردگي ممنوع اما بدون اينكه بخوام نوشته ام لبريز از غم شد..............
باشه افسردگي ممنوع ..............
سعي خودمو مي كنم.از فردا تلاش باز هم براي مادر شدن رو شروع مي كنم .مي خوام حلواي ميتي بخورم ، عسل و دارچين به لثه هام بمالم و خلاصه داروهاي قوي پيشنهادي دكترمو مصرف كنم اگه نشد ديگه بي خيالي شروع ميشه ....................
توكل بر خدا