شغل مامان و بابا ي ني ني ما!
شغل مامان و بابا ي ني ني ما!
مي خوام امروز براي ني ني آينده از شغل و رشته تحصيلي خودم و باباش بنويسم.
من و بابا هردو كارشناس مرمت بناهاي تاريخي هستيم.
هردو 5 سال پيش كارمند اداره ميراث فرهنگي بوديم كه با هم آشنا شديم .
يه روز بابا از من خواست به ازدواج باهاش فكر كنم و من هم گفتم بايد اول خانواده ها به توافق برسن تا جدي بهش فكر كنم.
آخه يه شناخت كلي ازش داشتمو خيلي مودب ،با اخلاق و با شخصيت بود.
فرداش بابا بزرگ اومد و با پدر خدا بيامرزم حرف زدند و قرار خواستگاري گذاشتند.
خانواده من به خاطر شناختي كه من از بابايي داشتم زياد سخت نگرفتند و 2 هفته بعدش ما نامزد شديم.
بعد ازدواج زير نظر ميراث قرار داد مي گرفتيم و كار مي كرديم.
اما 3 سالي هست كه مستقل شديم و پيمانكاريم.
خوبه خدارو شكر .هم شغلمون هم رشتمون هم درآمد.
حالا وقتي بياي تو جو خونه اي بزرگ خواهي شد كه مامان و بابا هردو به محافظت و مرمت بناهاي تاريخي مشغولند.