خاطرات من و ني ني

حس قشنگ مامان!

1391/11/17 0:24
نویسنده : هما
275 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

حس قشنگ مامان!

 

چه حس قشنگيه وقتي امروز براي بار اول دلم خواست مخاطب نوشته  هام تو باشي ني ني عزيزم.

niniweblog.com

تا امروز نمي دونم چرا؟ يه حس واقع بينانه اي بهم مي گفت با ني ني اي كه هنوز نيست نمي شه حرف زد.

اما از امروز نا خودآگاه موقع نوشتن تو رو مخاطب قرار دادم.

niniweblog.com

چه حس قشنگي داره الان مامان.

niniweblog.com

واي اگه بدوني با چه ذوقي دارم برات مي نويسم.

باورت نمي شه.

نمي دونم شايد الان وجود داشته باشي؟شايدم هنوز نه!

niniweblog.com

اما هر وقت بياي  قدم هاي نازنينت رو روي چشام مي ذاري عزيزم.

niniweblog.com

بابا هم جديدا از وقتي به فكر اومدنت افتاديم كمي ذوق نشون مي ده.

niniweblog.com

آخه بابا يه اخلاقي داره مي گه در مورد هر چيزي وقتش كه رسيد حرفشو بزنيم.

niniweblog.com

الان ديگه پا به پاي من رويا پردازي مي كنه.

niniweblog.comniniweblog.com

 

هر وقت صلاح بود و خدا خواست بيا و جمعيتي رو خوشحال كن.

niniweblog.com

آخه نمي دوني كه حداقل حداقل 4 فاميل  و يه عالمه دوست و رفيق و مخصوصا مامان و بابا منتظر تشريف فرماييت هستن گلم.

niniweblog.com

 

 

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان آزاده
17 بهمن 91 0:52
يادم رفت تو نظر قبلي اسممو بنويسم


چه جالب.ممنون از حس خوبت
مامان آزاده
17 بهمن 91 1:42
عزيزم-قربونت برم نگران نباش-دعا ميكنم خدا يه ني ني سالم و خوشكل بهت بده-اصلن نااميد نشو گلم-خدا بزرگه-هر وقت موقعش بشه يه خوبشو بهت ميده-نظر قبليم ثبت نشده


ممنون هر چي گشتم نظر قبليتو نيافتم..............ممنون بابت لطفت
مرجان مامان آران
17 بهمن 91 19:32
واییییی
چه قشنگگفتی عزیزممممممم
ایشالا این نی نی شما زودی میاد و یک ملتتتتتتتتتو خوشحال میکنه




يه ملتي ها.........

ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
18 بهمن 91 13:19
... آخــــــــــــــــــی ...

حس مادرانه ام شکفت