خاطرات من و ني ني

انتظار

1392/1/16 3:07
نویسنده : هما
543 بازدید
اشتراک گذاری

niniweblog.com

نور چشمم هنوزم منتظرتم.

شاید باور نکنی یکی از تفریحام اینه بیام نی نی وبلاگ و برم وبلاگهای مختلف رو بخونم مخصوصا اون بخش هایی که خبر مادر شدنشونو نوشتن.niniweblog.com

امروز عصر داشتم یه وبلاگی می خوندم که بعد یک سال و نیم انتظار چجوری خبر بارداریشو به همسرش گفته.

اشک به چشمام اومد و برای اینکه بابا جونت نبینه دارم گریه می کنم زودی کامپیوترو خاموش کردم و رفتم روی تخت دراز کشیدم.niniweblog.com

خوابم برد و خواب دیدم یه نی نی کوچولو توی بغلمه.niniweblog.com

با نوازش های بابا جونت از خواب بیدار شدم.آخه حس کرده بود حالم گرفته است.

آرومم کرد.niniweblog.com

نمی دونی چقدر بابا جونت خوبه.ایشالله زودی میای و خودت خوب بودن و بی نظیر بودن باباتو تجربه می کنی.

در کنارش آروم شدم برام یه چایی آورد با هم خوردیم و حسابی انرژی گرفتم ازش.niniweblog.com

همش با خودم و به خدای خودم می گفتم خدایا یعنی می شه منم به همین زودی خبر بارداریمو به عشقم بدم؟

از امروز به فکر افتادم که به محض قرمز شدن اون دو خط ( بی بی چکو منظورمه ) بدون اینکه به کسی چیزی بگم برم آزمایش و وقتی مطمئن مطمئن شدم با یک نقشه قبلی که الان نمی گمش ، شاید هم تغییر کنه ، به شریک زندگیم ، بابای مهربونت  خبر شیرین اومدنتو بدم.niniweblog.com

بعد با هم تصمیم بگیریم که چطور به خانواده ها بگیمش!niniweblog.com

وای چه رویایی!niniweblog.com

اومدم بنویسم که بدونی چقدر عزیزی برامون.

بدونی با تمام سلولهای بدنمون منتظرتیم و چشم براه.niniweblog.comniniweblog.com

خدایا خودت می دونی چی می خوایم، نی نی سالم و صالح!

خدا جون زودی بیارش توی دلم!

niniweblog.com

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

پرهام ومامانش
16 فروردین 92 23:57
انشالله بزودی


مرجان مامان آران
17 فروردین 92 15:57
ایشالا عزیزم به زودیییییییییییییییییییییییییییییییی


قربونت برم مهربون.
ماماطهورا
17 فروردین 92 19:47
سلام هما جون انشالله به زودي روياهات به واقعيت تبديل بشه
عزيزم دورجديد ختم حديث كسا هفته ي بعد شروع ميشه خواستي بيا كلوپ
http://www.ninisite.com/clubs/chat.asp?clubID=18611&ChatDate=17-1-1392


برای توی عزیز هم همینطور.حتما میام کلوپ
مامان سویل و اراز
18 فروردین 92 17:19
سلام دوست عزیزم هما جون همه جا به نوبت شاید هنوز تو نوبتی و به همین زودیا انشاالله خبر بارداریتو به شوهرت و ما میدی دعا کن خدا حتما بهت میده البته مصلحت بدونه


ممنون که به وبم سر زدین.ایشالله .منم به خواست خدا معتقدم.ممنون
همای اوج سعادت
18 فروردین 92 18:58
سال نوتان پر نوا.
هماجون آرزو دارم امسال، سال تو و نی نی باشه و زودی بیاد در جمع خانواده. پستهای قبلیتو خوندم و بابت عزیز از دست رفته ات خیلی متاسف شدم. امیدارم روزهای خوش زندگی همواره تسلی ات باشد.


ممنون مهربونم
مامان ازاده
19 فروردین 92 0:41
عزیزم اصلن نگران نباش-خدا رو شکر کن که یه همسر خوب و مهربون داری که هواتو داره-بخدا توکل کن-به موقعش بهت میده-درکت میکنم


ممنون از درکت.
مامان آینده یه فسقلی
19 فروردین 92 0:58
اخی، عزیزم، چقدر با احساس نوشته بودی، حس مادرانه مان برانگیخت



مامان آنی
21 فروردین 92 17:25
الهی آمین



firiha
22 فروردین 92 17:17
ایشاله که هردوباهم خبرعضو جدید خانواده هامونو به سرپرست ارشد میدیم


ایشالله .ایشالله
مامان فنچـــــــی
24 فروردین 92 12:08
عزیزم ایشاا.. به آرزوت برسی


ممنون