کجایی پس؟
عزیز مامان؟
کجایی پس؟
دیروز رفتم سونو ببینمت با هزار شوق و ذوق!!!!!!!!
خودتو نشون ندادی ، یعنی اینقدر کوچمولو بودی دکتر گفت زوده دیده بشه.
گفت تازه هفته چهارم رو تموم کردم و وارد هفته پنجم شدم.
گفت حداقل دو هفته دیگه دیده می شه.
خودم فکر می کردم هفته 6 هستم.
بالاخره اینکه حسابی روز بدی بود دیروز.
ساک حاملگی دیده شد ولی تو دیده نشدی .
با خودم گفتم نکنه حاملگی پوچه؟
بخدا خیلی بی قرار بودم برات.
به خدا توکل کردم.گفتم خدا جونم خودت دادی خودت حفظش کن برامون.
تازه دیروز آزمایش قند هم دادم. چون خانواده مادری من دیابت دارند باید چک می کردم حتما.
یه لیوان محلول خیلی خیلی شیرین گلوکز خالص می دن بخوری خیلی بد بود.
خلاصه اینکه سپردمت به خدا.
از دیروز عصر علایم بدی می بینم که نشانه های خوبی نیست مثل لکه هایی که نباید باشن.
از امروز خودم تشخیص دادم باید استراحت مطلق بشم و برای خودم تخت سلطنتی برپا نموده و الانم با لپ تاب اومدم همه چی رو واسه خودم قدغن کردم تا این 2 هفته مهم بگذره ایشالله رویت بشی آروم جونم ، بعدش باز بیشتر میام آپ می کنم.اگه کم اومدم حمل بر کم کاری نذاری.
فقط عزیزم ازت می خوام زود خودتو نشون بدی زود ضربان قلبتو بشنوم از نگرانی منو بابایی در بیایم .
عزیزم با تمام وجود منتظرتیم.این بابات
اینم خودم