سرشار امیدم من!
این روزها نبودم رفتیم خونه مامان اینا اونجا سونوی واژینال هم انجام شد و خدا رو شکر خیلی خوب بود.
دیگه از این به بعد باید سر خودمو با همون برنامه هایی که قبلا گفتم گرم کنم.
راستی دوستم ندارو دیدم و عکس همسرشو بهم نشون داد و فیلم مراسم عقدشون مشهد و مراسمشون شهر سقز.
خیلی جای من خالی بوده ولی خوب ایشالله عروسیش جبران می کنم البته احتمالا موقع عروسیش من قلمبه هستم.........
ایشالله همه خوشبخت بشن.
دیگه اینکه خواب باباجونمو دیدم که هی بغلش می کردم می بوسیدمش.
ایشالله روحش شاد باشه.
دوستان برام دعا کنید همین روحیه خوب رو حفظ کنم و خدا زودی یه نی نی سالم بذاره توی دلم......
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی