خاطرات من و ني ني

اعمال شب و روز عرفه

    شب نهم از شب‎هاي متبرك و شب مناجات با قاضى الحاجات است و توبه در آن شب مقبول و دعا در آن مستجاب است. عبادت در اين شب، اجر صد و هفتاد سال عبادت را دارد. براى شب عرفه چند عمل وارد شده است:     1- دعايي که با با اين عبارت آغاز مي‎شود، خوانده شود اَللّهُمَّ يا شاهِدَ كُلِّ نَجْوى وَ مَوْضِعَ كُلِّ شَكْوى وَ عالِمَ كُلِّ خَفِيَّةٍ وَ مُنْتَهى كُلِّ حاجَةٍ يا مُبْتَدِئاً كه روايت شده هر كس آن را در شب عرفه يا در شب‎هاى جمعه بخواند خداوند او را بيامرزد. 2- [به نقل كفعمى ] تسبيحات عشر را كه در اعمال روز عرفه آمده است را هزار مرتبه خوانده شود . 3- دعاء اللّهُمَّ مَنْ تَعَبَّ...
10 مهر 1393

اندر احوالات من

اندر احوالات من اينكه اين روزا سخت درگير مقوله دو خط قرمز كيت تخمك گذاري ام......... .......دوروز پيش قرمز شده دو خط و خلاصه مام دست به اقدام و خلاصه توكل بر خدا اين ماه به خاطر يه سري انرژياي مثبت  با حس و حالي اميدوارانه تر پيش مي ريم و الانم روز 15 ام بودمثل خانوماي خوب  رفتم آمپول هاش سي جي مو زدم و منتظر آخر ماه كه خاله پري بياد يا نياد....... اين ماه بسم الله الرحمن الرحيم برام يه نشانه است.......همه جا مي بينمش.بعداا مفصل ماجراشو مي نويسم.اگه قسمت بشه و ختم بشه به بارداري ايشالله. اين ماه هم روز 8 و 9 و هم از ديشب يعني 14 و 15 ام نشانه هاي تخمك گذاري داشتم.الان رفتم مركز بهداشت محل با مامايي كه رفي...
8 مهر 1393

دانيار

دانيار يعني بخشنده.اسمي كردي براي پسر اينو هيچ وقت از ياد نخواهم برد. اين اسم احتمالي بچمونه اگه پسر باشه داستان داره امشب دم غروبي مامان همسري زنگ زد  گفت عروس گلم ما الان همگي لب ساحل خزريم جاتون خالي.خيلي انرژي مثبت بهمون داد خلاصه بعدش گفت يه چي مي خوام بهت بگم و خندش گرفت بهم گفت هما جون نمي دونم چرا دوهفته است اسم دانيار تو ذههنمه و همش فكر مي كنم چقدر به اسم تو و پسرم رضا مياد گفت خودمم برام عجيبه چرا بايد يه اسم اينقدر مشغولم كنه اما يه حس عجيبي بهش دارم منم  بهشون گفتم ايشالله ني ني بياد چرا كه نه اسم قشنگيه. و اومدم توي  نت دنبال معنيش گشتم ديدم واقعا همچين اسمي وجود داره .چون...
3 مهر 1393

شروع پاييز

  امروز اولين روزه پائيزه و من خوشحالم چون قراره فصل هاي سرد سال شروع بشه ، نه اينكه خودم  زن زمستونم عاشق فصلاي سردم. خلاصه ماه مهر به همه مهربونا مبارك اين روزا هم مشغول اتمام كاراي تحويل پروژه ايم. كار من و همسري كه تا چند روز ديگه بايد تحويل بديم. 30 شهريور تولد دوست نازنينم بيانه جون بود رفتيم خونشون يه تولد خلوت و صميمي بود و خيلي خوش گذشت در ضمن يازدهمين سالگرد ازدواجشونم بود.ايشالله خوشبخت باشن. اين روزا بد جور گر مي گيرم و گرممه  اثر داروهاي كلوميفنيه كه مي خورم و توكل بر خدا. راستي ديشب شنيدم خواهر شوهرم كارشناسي ساري قبول ده خوشحال شدم چون لياقت قبولي در رشته مورد علاقشو داشت. و اينم...
1 مهر 1393

حكمت خدا

  آیا کلبه شما هم در حال سوختن است؟ تنها بازمانده يك كشتی شكسته توسط جريان آب به يك جزيره دورافتاده برده شد. با بي قراری به درگاه خداوند دعا می‌كرد تا او را نجات بخشد. ساعت ها به اقيانوس چشم می‌دوخت، تا شايد نشانی از كمك بيابد اما هيچ چيز به چشم نمی‌آمد. سرآخر نااميد شد و تصميم گرفت كه كلبه ای كوچك بسازد تا خود و وسايل اندكش را بهتر محافظت نمايد.       روزی پس از آنكه از جستجوی غذا بازگشت، خانه كوچكش را در آتش يافت، دود به آسمان رفته بود. اندوهگين فرياد زد: «خدايا چگونه توانستی با من چنين كنی؟» صبح روز بعد او با صدای يك كشتی كه به جزيره نزديك می&zwn...
26 شهريور 1393

مشغله

اين روزا سخت مشغول تحويل كارا و پرو‍ژه ها هستيم و همش در حال اتوكد و وورد كار كردن هستم.يعني آنچنان كه وقت  نمي كنم نهار درست كنم.عمق قضيه رو دريابيد! الانم براي استراحت يه چند دقيقه اي  اومدم سري بزنم آپي كنم ببينم دنيا دست كيه! خلاصه اينكه اين روزا معلوم ميشه فعاليت هاي توليد مثل اين ماه جواب داده يا نه! ...
22 شهريور 1393

يوهو من اومدم

كوچولوي نازنينم بعد مدتها اومدم كه باز برات بنويسم حتي اگه بدونم نيستي ، حتي اگه بدونم نمي خوني، حتي اگه بدونم ممكنه به اين زوديا نياي و يا حتي اگه ..........اگه............اگه خداي نكرده هيچ وقت نياي،مي نويسم برات چون آدميزاد با اميد زنده است و نا اميدي گناه بزرگيه! ما خدا رو داريم  موهبتي كه شايد بعضيا كم رنگشو ته ته دلاشون  توي يه صندوقچه گم كرده باشن..........خدا در طي اين سه دهه عمرم بهم خيلي واضح گفته و فهمونده كه دوستم داره ، كه خودش حواسش خيلي دقيق تر از خودم بهم هست، پس چرا اميد نداشته باشم؟چرا ناراحت باشم؟ چرا با خواستن هاي پياپي اوقات خودمو اطرافيانمو تنگ كنم ، يه جايي يه عبارت زيبا خوندم و دقيقا الان بهش عمل مي كنم و او...
20 شهريور 1393

بازگشت هما به وبلاگش!!!

با سلام.خيلي سختم بود بي نت موندن. خيلي ها حق دارن گله كنن كه به وبلاگشون سر نزدم.حتي نرسيدم وبلاگ خودمو آپ كنم.اومدم خبر بازگشتم به نت رو بدم و سر فرصت آپ كنم و بگم چه خبرا.خلاصه اينكه روزگار مي گذرد و همچنان چشم به راه ني ني نشسته ام............... زودي ميام مي نويسم  ...
19 شهريور 1393

کیف لپ تاب

خيلي وقته سري به وبلاگم نزدم ، يعني هم وقتشو نداشتم هم نت نداشتم! خانواده همسرم يه هفته اومدند يزد ، كيف لپ تاب هم با كمك همسرم دوختيم و آماده شد سخت بودو پركار ولي باارزش. توي اين مدت ميراث خراسان به  همسرم يه پروژه خوب پيشنهاد داده كه اگه حتمي بشه همين يكي دو هفته بر مي گرديم شهر و ديارمون و يه ترم آينده رو همسرم براي درسش به يزد رفت  و آمد مي كنه و ترم آخر كه پايان نامه است زياد يزد بودنش ضروري نيست خلاصه اينكه همين روزا مشخص مي شه اوضاعمون  چطوره! خوشحالم از برگشتن به شهرمون. از دوستاي اينترنتيم بي خبرم! فقط در اين حد مي دونم كه فاطمه برگشته ايران و برم شهرمون حتما  مي بينمش. اين ماه با خودم تصميم گرف...
3 تير 1393