خاطرات من و ني ني

سیزده بدر

    سلام آرامش قلبم ، سلام نور چشمونم، سلام  ثمره عشقم.خوبی؟اصلا کجایی؟حالی از ما نمی گیری؟ امروز سیزده بدر بود . مامانم می دونی یعنی چی؟ یعنی همه ایرانیا می رن به دامان طبیعت و یک روز رو خوش می گذرونن . از طرفی روز آخر تعطیلات نوروزه. و اینکه رسمه توی این روز سبزه ها رو به هم گره بزنند و آرزو کنند و هم اینکه سبزه سفره هفت سین رو به آب روون بدن تا با خودش ببره.   یه پیام بهداشتی هم بدم: باید مواظب باشیم توی این روز قشنگ به طبیعت آسیبی وارد نکنیم.   خلاصه اینکه خوش می گذره. امسال خداروشکر سال خوبی رو شروع کردیم. بر خلاف 2 سال گذشته که همش عزا و غم بود امسال از اولش همش عروسی و شاد...
14 فروردين 1392

ساده بودن

  ساده بودن گفتنش آسونه  اما در عمل و در واقعیت زندگی ، ساده گرفتن همه چیز سخت تر از اونه که دیده می شه. من برای بازدید عید از یکی از اقوام همسری چند روز پیش به اتفاق همسری رفتیم یه روستایی. اونجا حس راحت بودن بدون شیله پیله و بدون تعارفات الکی رو خیلی قشنگ حس می کردم. حتی دختری رو دیدم که 3 روز دیگه عروسیش بود اما یادم میومد اگه توی شهر بودیم یه عروسو 3 روز قبل عروسیش می دیدم اینقدر آرامش نداشت ،دنبال آخرین کارهای مراسم و آرایشگاه و خریدهای نهایی و ..بود. جالب اینجاست که این عروس که من دیدم هم همه اونها رو داشت ولی بدون اینکه بوق و کرنا بشه همه چیز که فلان آرایشگاه معروف می ره و فلان لباس رو از فلان مزون خریده و .......
10 فروردين 1392

فاطمیه

تو فرد ترین وحیــدۀ تاریخی مستوره ترین ندیــدۀ تاریخی از تربـت پنهان تـو معلــوم شده مظلومه ترین شهیدۀ تاریخی السلام عیلک یا فاطمه الزهرا   ...
5 فروردين 1392

نوروز مبارک

نی نی عزیزی که هنوز نیومدی عید شده بهار شده همه جا هوای دلچسب  بهاری دلنوازی می کنه. جات خیلی خالیه سر سفره هفت سین وقتی سال تحویل شد برای اومدنت نیت کردم ایشالله خود خدا حاجت دل من و بابایی رو زودی بده.       دوستان عزیزم عیدتون مبارک .......سالی پر از زیبایی، سلامتی و شادی براتون آرزو دارم. ...
30 اسفند 1391

خواهر زاده ام 2

سلام عزیز مامان خوبی؟ می خوام برات عکسایی از دختر خاله دیگه ات  یعنی هستی جون بذارم تا باهاش آشنا بشی این دختر خاله ات الان 7 ماهشه  و خیلی آروم و بامزه و خندونه. ایشالله زودی بیای و ببینیش. راستی فردا صبح عید نوروزه یعنی روز اول بهار...... ایشالله توی سال و ماه جدید وارد زندگی من و بابای  مهربونت بشی گلم. ...
29 اسفند 1391

خواهر زاده ام

امروز 28 اسفند سال 1391 هست و عروسی عمو جونت 3 روز پیش بود و خیلی خوش گذشت عزیزم همونجور که گفتم خاله راحله و هستی و هلیا اینجا موندن و فردا شوهر خاله راحله میاد دنبالشون که برن خونه عزیز برای عید نوروز. الان می خوام عکس هلیا دختر خاله 4 ساله ات رو بذارم که حسابی اینجا شیرین زبونی می کنه و هممونو هوایی اومدن تو کرده.هستی هم همینطور ولی عکس هستی رو بعد می ذارم ........... فعلا با هلیا آشنا شو گلکم......... ...
28 اسفند 1391

بازم نشد

عزیز دل مامان هنوز چند روزی به موعدش مونده بود ولی دلم نیومد و بی بی چک زدم منفی بود. همون لحظه کمی دلم گرفت اما قدرت خدارو برم الان اصلا ناراحت نیستم گلکم. می دونم همیشه خدا وقتی صلاح دونسته همه همه همه ی خواسته هامو داده حتی بیشتر از استحقاقم و اون چیزی که می خواستم، پس خیالم راحته و استرس ندارم می دونم که وقتش الان نیست که بیای. وقتی توکل به خدا می کنم و یقین دارم خیرمو می خواد جای ناراحتی نمی مونه نور چشمم. این روزا حسابی مشغول بودم با اینکه خونه تکونی تموم شده ولی مثل قدیمای مامانم تا لحظه آخر فعالیت می کنم.تا دم سال تحویل. به خصوص که به خاطر عروسی عمو جونت من 25 اسفند رو روز نهایی در نظر گرفتم و 4 روز بعدشو فقط می خو...
23 اسفند 1391

خواب عزیز

  خوب مامانی خونه تکونی تموم شد و حالا دیگه کاری نمونده. 10 روز دیگه علوسی عمو جونته و همه خاله ها و عزیزت یعنی مامانم میان خونه ما. رفتم موهامو  رنگ کردم و حسابی می خوام توی علوسی قشنگ باشم. دیگه جونم برات بگه بی صبرانه منتظر اومدنتم. چند شب پیشا عزیزت خواب دیده بابایی خدا بیامرز اومده یه کبوتر سفید بهش داده و برای عمه های من تعریف کرده یکی از عمه هام گفته اون کبوتر ایشالله همون نی نی هماست که بزودی قراره بیاد. وای فرشته کوچولوی من امیدوارم تعبیر خواب عزیز تو باشی کفترکم. زودی بیا باشه؟ ...
16 اسفند 1391

شرایط ایده آل

  نمی دونم چی بگم؟! دیروز رفتم سونو و پزشکم معتقده از حد ایده آل هم بهتره شرایط بدنی و روحیم برای مادر شدن. می گفت از این به بعدش شانس و قسمته. همش فکر می کنم بالاخره هر آدمی توی تقدیرش مشخص شده یه زمان خاصی پا به  این دنیا بذاره ، پس نباید عجول بود. ولی گفتنش آسونه....... دلم می خواد زودی مامان بشم.ولی بازم میگم هر چی خدا بخواد......... خدایا این من و این تو و این حس زیبای مادر شدنم که منتظره جوابه.......... ...
12 اسفند 1391